همه از عشق ماه و ستاره ها میگن ..

اما من همیشه میگم ماه و خورشید :") 

هر شب که ماه بالا میاد و میبینمش ...

تنها یک لالایی توی ذهنم تداعی میشه 

لالایی که دشب تن کوچیک یکی از عزیز ترین هام رو باهاش خوابوندم ...

لالایی که درش خورشید و ماه عاشقن ، نه ستاره و ماه ..

دیروز رفتم و نوشته های قدیمم رو خوندم و با جمله ای رو به رو شدم که برام خیلی عجیب بود 

من به عشق خورشید و ماه اشاره کرده بودم ..

انگار بعد گذشت مدت ها تنها پوسته عوض کردم اما ریشه های قدیمی قلبم تغییر نکرده

همه ما همینیم نه ؟ هر چقدر هم تغییر کنیم .. باز هم همون ادم قبلیم .. 

شایدم نه ..

نمیدونم چرا دارم اینا رو مینویسم .. اینها تنها کلماتین که ناگهانی توی ذهنم اومده و دارم اینجا مینویسم 

 

پ.ن : خوبید ؟ بیاید حرف بزنیم